(2)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش - دیوانه دل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیوانه دل

(2)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش

چهارشنبه 85 بهمن 25 ساعت 2:39 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

(2)خاطرات عمره دانشجویی-دخترونش

پنج شنبه 26/4/1382

برای نماز صبح ساعت 3:45 بلند شدم ،لیلا را هم خواستم صدا کنم که دیدم خودش بیدار شده .رفتم اتاق روبرو در زدم، دیدم نیلوفر اینها هم بیدار شدند.خلاصه همه با هم رفتیم مسجد النبی ص .نماز صبح رو به جماعت خواندیم و رفتیم پشت بقیع ،اما بازهم پایین پله ها !

ایندفعه چرا خدا ...؟؟؟؟؟؟؟

آخه بعد از نماز 2 ساعت فقط آقایون می توانند بروند و خانم ها اجازه ندارند از پله ها بروند بالا.

درهای بقیع را باز می کنند و میت هم دفن میکنند، البته یک میت هم داشتند دفن می کردند.

با بچه ها پایین پله ها نشستیم و روحانی کاروان شروع به دعا خواندن کرد.

اما من از فرط خستگی فقط می توانستم سرم رو با دستم نگه دارم .

به دوستانم گفتم بچه ها من می خواهم بروم هتل و استراحت کنم.مریم هم مثل من بود و با هم رفتیم. اما اون 2 تا دوستمون ماندند که البته بعد هم راه رو گم کرده بودند و ظاهرا 45 دقیقه دنبال هتل می گشتند.

آمدم هتل و 2 ساعت خوابیدم .بعد صبحانه خوردم و وضو گرفتم و با بچه ها ساعت 8 رفتیم حرم.

این عربها همیشه جاهل اند. طوری که اگر اسلام از عربستان ظهور نمی کرد هنوز هم دخترانشان را زنده به گور می کردند و هیچ کسی هم نبود که بگوید بای ذنب قتلت !

خلاصه فقط از ساعت 7:30 تا 11 خانوم ها می توانند وارد مسجد شوند یعنی اون قسمت حرم پیامبر ص و خانه حضرت زهرا س . این تقسیم بندی نا عادلانشون واقعا مسخره است.

تازه قسمت منبر پیامبر ص و ستون توبه هم توی قسمت مردونه هست و فقط یک تیکه اش رو میتوانستیم زیارت کنیم.همینجا از خدا می خواهم امام زمان عج زودتر ظهور کنند و عدالت واقعی را برقرار کنند در همه جا و در همه موارد.

با خانم هایی که انجا مسوول بودند انگلیسی صحبت کردم و ازآنها در مورد حرم همه چیز رو البته در حدی که می دانستند پرسیدم. بیشتر می خواستم ببینم نظر اینها چطوری است. فقط می گفتند اتاق خالیه اینجا ،در اشاره به خانه مطهر پیامبر اعظم ص ،اعتقاداتشون بود دیگه ،حالا بحثی روی این قسمت ندارم الان.

خانه پیامبر ص، خانه حضرت زهرا س ،ستون توبه ،منبرو محراب و روضه ....

روضه همانجایی است که پیامبر در موردش فرمودند:من بین بیتی و منبری روضه من ریاض الجنه...............بین خانه و منبرم باغی است از باغهای بهشت.

که بعد ها از امام های دیگر روایت شده که ممکن است خانم حضرت زهرا س در این مکان به خاک سپرده شده باشند.

تازه در زمانی که برای زیارت خانم ها تعیین کرده اند به جز قسمتی از حرم پیامبر ص و خانه حضرت زهراس و سکوی اصحاب صفه، بقیه همه در قسمت مردانه است.

نماز و دعا در روضه مطهره ثواب دارد و روایت داریم که مستجاب میشه دعاها .انشالله

قسمت اصلیش که پشت پرده در قسمت مردونه بود و فقط یک تیکش توی قسمت خانم ها بود ،اندازه یک نفر که به نماز بایستد البته یک ردیف یک نفره.انجا برای هر کسی که به نظرم میرسید نماز حاجت خواندم و دعا کردم.

اما به هر حال من فکر میکنم این باغ اینقدر بزرگ هست که از لج این عربها از زیر پرده رد شود و به خانم ها فیضش برسد که مطمینا انشالله می رسد........

بعدم که امدند ما را بیرون کردند و به ان قسمت مسجد که برای خانم هاست رفتیم. که از حرم دوراست فقط مسجد است.

به خواندن قرآن مشغول شدم تا اینکه اذان ظهر را گفتند و نماز خواندیم.

بعد هم آمدیم هتل ناهار و فعلا تا همینجا.....

امشب رفتیم پشت قبرستان بقیع برای دعای کمیل.البته گفته بودند نروید برنامه نیست .اما ما تصمیم گرفتیم برویم و خودمان دعا را بخوانیم.(عربها اجازه تجمع ایرانیان را به خصوص نمی دهند مخصوصا پشت بقیع.)

اما وقتی رسیدیم یک مداحی به نام آقای خاکسار بود و یک عالمه جمعیت .ما هم نشستیم و تازه شروع شد.

وای خدای من! عجب دعای کمیلی بود پشت بقیع ..پایین پله ها ...شب و سکوت و .....روضه حضرت زهراس .

جای همه خالی .محشر بود.هرگز این شب را فراموش نخواهم کرد.

ادامه در پست بعدی انشالله

التماس دعا

یا علی حیـــــــــــــــــــــــــــــدر ع مددی

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : در آرزوی شهادت : دلارام | نظر شما [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شهادت را امیدی بود روزی...
    [عناوین آرشیوشده]